منو
گاندی خوشبختی را اینگونه تعریف کرده است: «خوشبختی زمانی حاصل می شود که افکار، گفتار و کردار شما با هم هماهنگ باشند.» مترادف کلمه هارمونی، «تعادل» است و تعادل رمز و راز موفقیت است. تعادل از دوران کودکی اساس رشد ما بوده است. تعادل به ما یاد می دهد که بایستیم، راه برویم و بدویم. تعادل در زمینه های مختلف زندگی ما نقش دارد. با این حال، تا زمانی که عدم تعادل را در این زمینه ها تجربه نکنیم، ممکن است اهمیت آن را درک نکنیم. در این دنیای شلوغ، بعید نیست که معنای برخی از ساده ترین مفاهیم را فراموش کنیم و گم شویم. در این مقاله با اهمیت حفظ تعادل در زندگی آشنا می شوید، تا انتها با ما همراه باشید.
حفظ تعادل بین کار و زندگی مشکل همه کسانی است که برای پیشرفت و موفقیت در زندگی خود تلاش می کنند.
یکی از مواردی که می تواند مانع پیشرفت هر فردی شود، از بین رفتن تعادل بین کار و زندگی است. دو سوال مهم برای حفظ تعادل بین کار و زندگی وجود دارد. اولین سوال این است که چه جنبه هایی از زندگی را باید متعادل کنیم؟ سوال دوم همچنین به این موضوع می پردازد که چگونه باید بین جنبه های مختلف زندگی تعادل برقرار کنیم؟
برای آشنایی با بی انگیزگی بر روی لینک کلیک کنید.
بسیاری به این نتیجه رسیده اند که باید بین زندگی و کار خود تعادل برقرار کنند اما آنها گیج هستند و نمی دانند به دنبال چه چیزی بگردند. اگر ندانیم روی چه چیزی تمرکز کنیم، گیج می شویم و ممکن است مسیر اشتباهی را طی کنیم. حتی ممکن است زمان کمتری را برای بخشی از زندگی که زمان زیادی را صرف آن می کنیم و به اشتباه به بخشی دیگر از زندگی بیش از حد توجه کنیم. برای اینکه بفهمیم برای رسیدن به تعادل بین کار و زندگی باید به چه جنبه هایی از زندگی توجه کنیم، اجازه دهید بخشی از سخنرانی برایان دایسون، مدیرعامل قدیمی کوکاکولا را نقل کنیم:
برای آشنایی با راه های افزایش انگیزه بر روی لینک کلیک کنید.
زندگی را مانند یک بازی پنج توپ در نظر بگیرید. این توپ ها کار، خانواده، سلامتی، دوستان و روح شما هستند و شما این پنج توپ را در هوا نگه می دارید. به سرعت متوجه می شوید که توپ کار، یک توپ لاستیکی است. اگر بیفتد به شما برمی گردد اما چهار توپ دیگر (خانواده، دوستان، سلامتی و روح) از شیشه ساخته شده اند. هر یک از آنها را رها کنید، آسیب می بینند و شکسته می شوند و دیگر مثل قبل نخواهند بود. این را درک کنید و روی تعادل کار و زندگی کار کنید.
اکنون می دانیم که 5 بخش مهم زندگی که باید بین آنها تعادل برقرار کنیم کدامند. کار، خانواده، سلامتی، دوستان و روحیه انسان مهم ترین بخش های زندگی هر فرد است اما چگونه بین این 5 قسمت تعادل باید تعادل برقرار کرد؟
برای آشنایی با مهارت های ارتباطی بر روی لینک کلیک کنید.
قبل از هر اقدامی برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی، ابتدا باید به دقت در نظر بگیرید که برای کدام یک از 5 توپ بالا زمان و انرژی زیادی صرف می کنید. سپس برای دید بهتر به نکات زیر توجه کنید.
اگر هدفتان روشن نیست، در مسیری بی پایان حرکت می کنید. اولین چیزی که برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی باید به آن توجه کنید این است که اهداف درستی برای خود تعیین کنید. همه ما در زندگی آرزوهایی داریم که می خواهیم به آنها برسیم اما این خواسته ها نمی توانند تنها هدف شما باشند. یکی از مهم ترین ویژگی ها هنگام تعیین هدف این است که هدف باید واضح و شفاف باشد.
برای آشنایی با قانون جذب بر روی لینک کلیک کنید.
به عنوان مثال، ثروتمند شدن یا افزایش درآمد یا پیشرفت در شغل خود را نمی توان به عنوان اهداف روشن تلقی کرد. دلیل این امر این است که این نوع اهداف، یعنی اهدافی که مشخص نیستند، قابل دستیابی نیستند. با چه درآمدی ثروتمند محسوب می شوید؟ درآمد شما چقدر باید افزایش یابد تا به شادی کافی برسید؟ برای اینکه از پیشرفت شغلی خود راضی باشید باید به چه جایگاهی در کار خود دست پیدا کنید؟
همانطور که می بینید، اگر پاسخ این سوالات را ندانید، هدف شما مشخص نیست. اگر هدفتان روشن نیست، در مسیری بی پایان حرکت می کنید. این کار شما را خسته می کند و می تواند تمام انرژی شما را تخلیه کند. به جای تلاش برای رسیدن به یک هدف ناشناخته، اولین قدم این است که اهداف خود را در زندگی به درستی و واضح تعریف کنید.
برای آشنایی با روش های ارتباط موفق بر روی لینک کلیک کنید.
اکنون که با روش صحیح هدف گذاری آشنا شدید، برای 5 حوزه مهم زندگی هدف گذاری کنید. اطمینان حاصل کنید که این اهداف قابل دستیابی هستند. به عنوان مثال، برای حفظ ارتباط با دوستان، می توانید یک برنامه مشخص برای رفتن به کوه داشته باشید. به همین ترتیب برای سایر زمینه های زندگی خود برنامه ریزی و هدف گذاری کنید.
هنگامی که به هر یک از اهدافی که برای خود تعیین کرده اید دست یابید، نه تنها در آن جنبه از زندگی خود موفق خواهید بود، بلکه انرژی بیشتری برای ادامه دادن خواهید داشت. با این روال، برخلاف شرایطی که بدون تعیین هدف مشخص فقط به یک بعد توجه کردید، خواهید دید که در همه ابعاد زندگی بهتر پیشرفت می کنیم.
برای آشنایی با خودباروری بر روی لینک کلیک کنید.
وقتی بین حجم زیادی از کار هستیم، تمرکز خود را از دست می دهیم. مشکل بسیاری از افراد با ایجاد تعادل بین کار و زندگی خصوصی این است که مسئولیت های بیش از حد آنها را احاطه کرده است. این باعث می شود تمرکز خود را از دست بدهند و درک نکنند که در هر لحظه روی چه چیزی تمرکز کنند. وقتی با حجم کار زیاد مواجه می شویم با مشکل دیگری نیز درگیر هستیم.
در واقع، ما اغلب نیازی به صرف وقت برای انجام بسیاری از کارها نداریم. ما می توانیم خیلی چیزها را به دیگران واگذار کنیم. اگر برخی کارها در زمان خود انجام می شد، از وضعیت اضطراری خارج می شدند. بنابراین با برنامه ریزی و اولویت بندی صحیح می توانیم از بسیاری از کارها راحت شویم و روی جنبه های مهم زندگی خود تمرکز کنیم.
برای آشنایی با انواع مذاکره بر روی لینک کلیک کنید.
بسیاری از افراد از تغییرات در زندگی خود می ترسند. با وجود دانستن نکات فوق، بسیاری از افراد هنوز موفق به ایجاد تعادل بین کار و زندگی نمی شوند. دلیل ترس این افراد، از تغییرات درونی باشد. در واقع ما انسان ها به شرایط موجود عادت می کنیم. بسیاری از افراد در طول زندگی خود هیچ تغییری در زندگی ایجاد نمی کنند. بلکه تغییراتی که در زندگی آنها رخ می دهد، خارج از کنترل آنهاست.
همه ما داریم به شرایط فعلی عادت می کنیم، حتی اگر شرایط بد باشد و تغییر عادات کار سختی است زیرا کنترل عادات در دست ناخودآگاه ماست و ناخودآگاه انسان قدرت زیادی دارد. بنابراین اگر نمی توانید وضعیت موجود را برای دستیابی به تعادل بین کار و زندگی تغییر دهید، به احتمال زیاد به وضعیت فعلی زندگی خود عادت کرده اید و این ترس از تغییر است که شما را عقب نگه می دارد اما باید توجه داشته باشید که تنها راه بهبود زندگی خود تغییر است. نترسید که این کار ممکن است به کارتان آسیب برساند.
برای آشنایی با راه های تقویت احساسات مثبت بر روی لینک کلیک کنید.
بسیاری از افراد سعی می کنند بین کار و زندگی تعادل برقرار کنند و خوشبختانه موفق می شوند اما بعد از مدتی می بینند که دوباره از تعادل خارج شده اند. برخی از افراد در این شرایط احساس ناامیدی می کنند و فکر می کنند تلاش هایشان بی نتیجه بوده است.
حقیقت این است که حفظ تعادل بین کار و زندگی مانند راه رفتن روی طناب است. اگر چند متر را با دقت و بدون مشکل حرکت داده اید، به این معنا نیست که می توانید بقیه راه را بدون مشکل طی کنید و تعادل شما ثابت می ماند. در واقع، در مسیر زندگی، باید مدام مراقب تعادل بین کار و زندگی بود تا هیچ یک از آن توپ هایی که برایان دایسون به آنها اشاره کرد، دستان شما را ترک نکند و به زمین نخورد. امیدواریم با دقت در مسیر زندگی و افزایش آگاهی خود به موفقیت و تعادل در زندگی دست یابید.
